کوی دهدشتی

کانون فرهنگی مسجد دهدشتی

کوی دهدشتی

کانون فرهنگی مسجد دهدشتی

عزاداری در مدینه

امام حسین علیه السلام می فرمایند 
در روزقیامت کسی از عذاب و عقاب الهی در امان نیست، مگر فردی که در دنیا از خدا ترسیده باشد

 عزادارى در مدینه

امام سجاد(علیه السلام) به همراه زنان و کودکان وارد مدینه شدند. همان شهرى که ماه رجب سال گذشته به هنگام خروج از آن، با پدر بزرگوارش امام حسین(علیه السلام) و عمویش اباالفضل العباس و برادرانش على اکبر و على اصغر و دیگر جوانان بنى هاشم همراه بود. و اینک بدون آن عزیزان، با جمعى از زنان و کودکان مصیبت دیده وارد شهر مى شود
مطلب حاضر برگرفته از کتاب عاشورا ریشه ها و انگیزه ها تالیف حضرت آیت الله مکارم شیرازی میباشد وبنا به درخواست مولف نسخه برداری جهت استفاده شخصی مانعی ندارد،ولی هر گونه استفاده تجاری خواه در قالب نرم افزار یا چاپ کتاب منوط به اجازه از ناشر است

شهرى که مدفن رسول خدا(صلى الله علیه وآله) و فاطمه زهرا(علیها السلام) است; شهرى که خاطرات تلخ و شیرین فراوانى را به یاد دارد; شهرى که از کوچه ها و خانه و در و دیوارش و از جاى جاى آن صداى عزیزانش را مى شنود.

زینب کبرى(علیها السلام) خود را به مسجد پیامبر(صلى الله علیه وآله) رساند و در حالى که دو طرفِ درِ مسجد را گرفته بود، خطاب به رسول خدا(صلى الله علیه وآله) مى گوید: «یا جَدّاه إِنّی ناعِیةٌ إِلَیْکَ أخِی الْحُسَیْنَ; اى جدّا! من خبر مرگ برادرم حسین را براى تو آورده ام». زینب پیوسته گریه مى کرد و اشک و آهش تمامى نداشت. و هر بار که به برادرزاده اش على بن الحسین(علیه السلام) مى نگریست، اندوهش تازه و غمش افزوده مى شد.(1)

سکینه نیز فریاد زد: «اى جدّا! از مصایبى که بر ما گذشت به تو شکایت مى کنم. به خدا سوگند، من سنگ دل تر، جفا کارتر و خشن تر از یزید ندیدم و هیچ کافر و مشرکى را بدتر از او سراغ ندارم! او با چوبدستى اش به دندان پدرم مى زد و مى گفت: ضربه ها چگونه است اى حسین!» (... فَلَقَدْ کانَ یَقْرَعُ ثَغْرَ أَبی بِمِخْصَرَتِهِ وَ هُوَ یَقُولُ: کَیْفَ رَأَیْتَ الْضَّرْبَ یا حُسَیْنُ).(2)همچنین نقل شده است که پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) زنان بنى هاشم لباس هاى سیاه و خشن بر تن کردند، از سرما و گرما پروایى نداشتند و به عزادارى مى پرداختند و امام على بن الحسین(علیه السلام) براى مراسم ماتم و عزادارى آنها غذا تهیه مى کرد.(3)امام صادق(علیه السلام) فرمود: زنان بنى هاشم به مدت پنج سال حالت عزا داشتند و از آرایش و زینت دورى مى جستند، تا آن زمان که مختار (قیام کرد و) عبیدالله بن زیاد را کشت و سرش را (به مدینه) فرستاد.(4)

 

همچنین در روایتى دیگر از آن حضرت آمده است: «امام زین العابدین(علیه السلام) مدّت چهل سال بر پدر بزرگوارش گریه کرد، درحالى که روزها را روزه بود و شب ها را به عبادت مى پرداخت. وقت افطار هنگامى که خادمش آب و غذا در برابرش مى نهاد و مى گفت: مولاى من! میل بفرمایید; آن حضرت ]به یاد مظلومیت پدر[ مى فرمود: «قُتَلِ ابْنُ رَسُولِ اللهِ جائِعاً، قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللهِ عَطْشاناً; پسر رسول خدا گرسنه و تشنه شهید شد». مکرّر این جمله را مى گفت و اشک مى ریخت، تا آنکه آب و غذایش با اشک چشم او آمیخته مى شد (سپس افطار مى کرد.) آن حضرت تا هنگام رحلت همین گونه بود.(5)

همچنین امام صادق(علیه السلام) فرمود: «وقتى که امام حسین(علیه السلام) به شهادت رسید، همسرش (رباب) براى او ماتم برپا کرد; همراه با زنان و کنیزان براى آن حضرت مى گریست تا آنجاکه اشک چشم او خشک شد... براى آنکه بتواند اشکش جارى شود، از سویق (نوعى غذا) بهره مى گرفت و مى گفت ما از این نوع غذا استفاده مى کنیم تا بتوانیم براى امام شهیدمان گریه کنیم».(6)

 

ناله هاى جانسوز امّ البنین

جناب امّ البنین همسر امیرمؤمنان(علیه السلام) بعد از فاطمه زهرا(علیها السلام) است که نام وى نیز فاطمه بود و چهار فرزندش به نام هاى عبّاس، عبدالله، جعفر و عثمان در کربلا در رکاب امام حسین(علیه السلام) به شهادت رسیدند. وى به یاد فرزندانش روزها به قبرستان بقیعمى رفت و عزادارى مى کرد.

مرحوم حاج شیخ عباس قمى مى نویسد: امّ البنین در حالى که دست فرزند عباسرا ـ که عبیدالله نام داشت ـ مى گرفت روزها به بقیع مى رفت و براى فرزندانش مرثیه سرایى مى کرد. مردم مدینه براى شنیدن مرثیه هاى جانسوز او اجتماع کرده و همنواى با او گریه مى کردند. به اندازه اى عزادارى او جانسوز بود که حتّى مروان بن حکم ـ دشمن کینه توز اهل بیت(علیهم السلام) ـ هنگامى که آن منظره را دید نیز متأثّر شد و اشک ریخت.

آن بانوى داغدیده اشعارى مى سرود که از آن جمله است:

یا مَنْ رَأَى الْعَبّاسَ کَرَّ عَلى جَماهِیرِ النَّقَدِ *** وَوَراهُ مِنْ أَبْناءِ حَیْدَرَ کُلُّ لَیْث ذی لَبَدِ

اُنْبِئْتُ أَنَّ ابْنی أُصیبَ بِرَأْسِهِ مَقْطُوعَ یَدِ *** وَیْلی عَلى شِبْلی أَمالَ بِرَأسِهِ ضَرْبُ الْعَمَدِ

لَوْ کانَ سَیْفُکَ فی یَدَیْکَ لَما دَنى مِنْهُ أحَدٌ

«اى کسى که عبّاس را دیدى که بر فرومایگان حملهور شده و از پى او فرزندان حیدر که هر یک شیرانى قوى بودند، قرار داشتند.با خبر شدم که بر سر پسرم در حالى که دستش را قطع کرده بودند، عمود آهنین زده شد; واى بر شیر بچه ام که عمود آهنین بر فرقش فرود آمد! آرى; اگر شمشیر در دستانت بود، هرگز کسى به تو نزدیک نمى شد».

 

همچنین خطاب به زنان مدینه مى گفت:

لاتَدْعُوَنِّی وَیْکِ اُمَّ الْبَنینَ *** تُذَکِّرینی بِلُیُوثِ الْعَرینَ

کانَتْ بَنُونَ لی أُدْعى بِهِمْ *** وَالْیَوْمَ أَصْبِحْتُ وَلا مِنْ بَنینَ

أَرْبَعَةٌ مِثْلُ نُسُورِ الرُّبى *** قَدْ واصَلُوا الْمَوْتَ بِقَطْعِ الْوَتینِ

«دیگر مرا ام البنین نخوانید; چراکه مرا به یاد شیران بیشه (رزم و جهاد) مى اندازید.مرا پسرانى بود که به خاطر آنها امّ البنین خوانده مى شدم، ولى امروز دیگر مرا پسرانى نیست (تا به خاطر وجود آنان امّ البنین خوانده شوم).آن چهار پسرى که (در میدان جهاد) همچون عقاب هاى تیز پرواز بودند (آن قدر شجاعت و استقامت به خرج دادند که) با رگ هاى بریده به ملاقات مرگ رفتند (و به شهادت رسیدند)».(7)

 

* * *

بى تردید این عزادارى ها که ناشى از غمى عمیق و دردى جانکاه داشت، یادآور مظلومیت امام حسین(علیه السلام) و یارانش و افشاگر ستم یزید و جانیان شام و عوامل مزدور آنان بود و سبب زنده نگه داشتن خاطره عاشورا، بیدارى مردم و ایجاد روح مقاومت و شجاعت در آنان و سرانجام انقلاب و قیام مى شد.آنجا که نتوان با شمشیر و نیزه به جنگ با دشمنان برخاست، مى توان با قطره هاى اشک، سیلى بنیان کن به راه انداخت و بساط ظالم را برچید.

 به دیگر سخن، این شورها و اشک ها، عواطف را بر مى انگیزد، آتش نفرت از  ستمگران را بر مى افروزد و سینه ها را مالامال از عشق به فداکارى مى کند و در نهایت به شورش و قیام مى انجامد همانگونه که شد. (پاره اى از این قیام ها در بخش بعد خواهد آمد).


 

1. بحارالانوار، ج 45، ص 198.

2. مقتل الحسین مقرّم، ص 376.

3. بحارالانوار، ج 45، ص 188.

4. مقتل الحسین مقرّم، ص 376.

5. ملهوف (لهوف)، ص 233.

6. کافى، ج 1، ص 466.

7. سفینة البحار، ج 1، ص 510 (ماده «رثا»).

نظرات 1 + ارسال نظر
عادل .نوکر امام حسین شنبه 9 بهمن‌ماه سال 1389 ساعت 06:49 ب.ظ

سلام. خسته نباشید....
ادامه بدید...... موفق باشید..

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد