کوی دهدشتی

کانون فرهنگی مسجد دهدشتی

کوی دهدشتی

کانون فرهنگی مسجد دهدشتی

بررسى ورود خاندان اهل بیت(علیهم السلام)به کربلا1

امام حسین علیه اسلام میفرمایند 
کسی که بر اثر روی آوردن مشکلات و گرفتاری ها دچار سرگردانی شود، کلید حل مشکلش نرمی و مدارا با مردم است


بررسى ورود خاندان اهل بیت(علیهم السلام)به کربلا 1

درباره ورود کاروان اسیران از شام به کربلا در روز اربعین اختلاف نظر است، مرحوم سیدبن طاووس در کتاب خود مى نویسد: «وقتى که خاندان امام حسین(علیه السلام) را از شام به سوى مدینه حرکت دادند و (به دو راهى مسیر مدینه و) عراق رسیدند، به راهنماى کاروان گفتند: ما را به کربلا ببر. هنگامى که این جمعیت به کربلا رسیدند، در آنجا جابر بن عبدالله انصارى و گروهى از بنى هاشم و مردان دیگر از خاندان پیامبر(صلى الله علیه وآله) را دیدند که براى زیارت امام حسین(علیه السلام) به کربلا آمدند; این دو گروه در یک روز با یکدیگر ملاقات کردند و با گریه و اندوه و سرو سینه زنان با یکدیگر دیدار نمودند. در آنجا مجلس غم و اندوه و ماتم برپا کردند و زنانِ روستاهاى مجاور کربلا نیز به آنها پیوستند و چند روز در آنجا مجلس ماتم پرشورى برپا شد.(1)


 مطلب حاضر برگرفته از کتاب عاشورا ریشه ها و انگیزه ها تالیف حضرت ایت الله مکارم شیرازی  میباشد وبنا به درخواست مولف نسخه برداری جهت استفاده شخصی مانعی ندارد،ولی هر گونه استفاده تجاری خواه در قالب نرم افزار یا چاپ کتاب منوط به اجازه از ناشر است

از طرفى مى دانیم که جابر در روز اربعین به زیارت امام حسین(علیه السلام)آمده بود(2) و ملاقات آنها با یکدیگر در آن روز اتفاق افتاد; در نتیجه، اهل بیت(علیهم السلام) نیز در روز اربعین به کربلا آمدند.

ولى ورود اهل بیت(علیهم السلام) در روز اربعین به کربلا از دو جهت مورد تردید قرار گرفته است; نخست از نگاه تاریخى نظرات مخالفى در این زمینه ابراز شده و دیگر آنکه بُعد مسافت مانع تحقق چنین امرى است; در این جا هر دو وجه را مورد بررسى قرار مى دهیم; ابتدا اقوالى که پیرامون این مسأله وجود دارد:



1. ملهوف (لهوف)، ص 225.    2. شیخ طوسى در مصباح المتهجد، ص 548، و شیخ مفید در مسارّ الشیعه، ص 46، به این مطلب تصریح کرده اند (همچنین رجوع کنید به: منتهى الآمال، شرح حال زندگانى امام حسین(علیه السلام)).

 

1. اقوال گوناگون در مورد ورود اهل بیت(علیهم السلام) در اربعین به کربلا

 

قول اول، آن است که اهل بیت(علیهم السلام) در همان سال 61 در روز بیستم صفر به کربلا وارد شدند که همان نظر سید بن طاووس در لهوف است و ابن نما نیز همین را معتقد است.(1)

در نفس المهموم از قول «تاریخ حبیب السّیر» آمده است که یزید سرهاى شهیدان را به على بن الحسین(علیه السلام) تسلیم کرد و آن حضرت سرها را روز بیستم صفر به بدن ها ملحق کرده و سپس به مدینه بازگشت،(2) و در مقتل الحسین مقرّم این سخن از ابوریحان بیرونى در ـ الآثار الباقیه ـ نیز نقل شده است.(3)

مطابق این سخن، مى توان گفت که اهل بیت نیز همراه امام سجاد(علیه السلام) در روز اربعین به کربلا آمدند و سخن سید بن طاووس تقویت مى شود.

قول دوم، از شیخ مفید است که مى نویسد: «روز بیستم صفر روزى است که خاندان حرم حسینى از شام به مدینه آمدند، و این روز همان روزى است که جابر بن عبدالله انصارى به کربلا براى زیارت قبر امام حسین(علیه السلام) آمد و او نخستین کسى است که قبر آن حضرت را زیارت کرد».(4)

شیخ طوسى نیز در مصباح المتهجّد تصریح مى کند: روز بیستم صفر، روز ورود حرم حسینى از شام به مدینه است.(5)

قول سوم، از سید بن طاووس در کتاب اقبال است که ایشان در این کتاب، هم ورود حرم حسینى را در اربعین به کربلا بعید مىشمرد و هم ورودشان را به مدینه(6) و علامه مجلسى نیز این هر دو را بعید مى داند.(7) در واقع سید بن طاووس که کتاب اقبال را پس از لهوف نوشته، نظرِ نخست خویش را نمى پذیرد، هرچند مى گوید: ممکن است آنها به کربلا رفته باشند، ولى نه در روز بیستم صفر.(8)

قول چهارم و پنجم، آنکه به هنگام رفتن از کوفه به شام، نخست به کربلا آمده اند(9)و یا آنکه بعد از مراجعت از شام به مدینه، در زمان دیگرى به کربلا آمده اند.

این دو قول را مرحوم حاج شیخ عباس قمى در منتهى الآمال به برخى نسبت داده; ولى آنها را ضعیف شمرده است; چراکه در نقل ها نیامده است.

قول ششم، آن است که خاندان حسینى در سال 62 یعنى یک سال بعد، در روز بیستم صفر به کربلا آمده اند; که این قول را فرهاد میرزا در کتاب «قمقام زخّار» انتخاب کرده است.(10)
مطابق آنچه گفته شد، «سید بن طاووس» در «لهوف» و «ابن نما» در «مثیر الاحزان» و «شیخ بهایى» در «توضیح المقاصد» معتقدند اهل بیت(علیهم السلام)در اربعین اوّل به کربلا آمدند و مقصود، اربعین سال 61 است; زیرا گفته اند به هنگام مراجعت از شام از راهنماى کاروان خواستند آنها را به کربلا ببرد; ولى بسیارى دیگر از مورّخان و صاحب نظران این سخن را نپذیرفتند. آنان نیز اقوال گوناگونى داشته اند و همین اختلاف اقوال و گوناگونى دیدگاه ها سبب تردید شده است.



1 . مثیرالاحزان، ص 107. شیخ بهایى نیز معتقد است در اربعین حسینى، اهل بیت(علیهم السلام) به کربلا آمدند و با جابر ملاقات کردند (توضیح المقاصد، ص 6) هر چند وى اربعین را روز نوزده صفر مى داند، ولى با توجه به آنکه امام حسین در عصر عاشورا به شهادت رسید، باید ابتداى اربعین را از روز یازدهم حساب کرد ولذا بیستم صفر،اربعین آن حضرت مى شود (رجوع کنید به: تحقیق درباره اربعین،ص 201-202).   2. نفس المهموم، ص 269.

3. مقتل الحسین مقرّم، ص 363.    4. مسارّالشیعه، ص 46.  5. مصباح المتهجد، ص 548.   6. اقبال الاعمال، ج 3، ص 100-101. وى مى نویسد: پس از ورود کاروان اسیران به کوفه، عبیدالله بن زیاد براى یزید نامه نوشت تا تکلیفش را درباره اسرا روشن سازد و یزید پاسخ داد که آنها را به شام روانه کند، این رفت و برگشت و سپس حرکت و رسیدن به شام بیست روز یا بیشتر طول مى کشید; و از طرفى وقتى آنها به شام رسیدند، در آنجا نیز آنها را یک ماه در مکانى که از سرما و گرما حفظشان نمى کرد، جاى دادند; بنابراین، طبیعت کار اقتضا مى کند که آنها بیش از چهل روز از شهادت امام حسین به عراق و یا مدینه برسند.   7. زاد المعاد، ص 402.    8. اقبال، ص 101 .   9. قول چهارم را ناسخ التواریخ (ج 3، ص 176) انتخاب کرده است. مرحوم شعرانى نیز در ترجمه نفس المهموم (ص 270) این قول را ترجیح داده است.   10. قمقام زخار، ص 586.

 

2. بُعد مسافت و توقف هاى طولانى

 

آنچه که سبب تردید حضور خاندان حسینى در اربعین سال 61 در کربلا شده است، بعد مسافت از کوفه به شام و سپس از شام به کربلاست; بویژه آنکه آنان را در میان راه و در شام مدت زیادى نگه داشتند.

مرحوم حاج شیخ عباس قمى در منتهى الآمال در این باره مى نویسد:

«ثقات محدّثین و مورّخین متّفقند که بعد از شهادت امام حسین(علیه السلام) عمر سعد نخست سرهاى شهدا را به نزد ابن زیاد روانه کرد و از پس آن، در روز دیگر اهل بیت(علیهم السلام) را به کوفه برد. ابن زیاد نیز پس از شماتت اهل بیت(علیهم السلام) آنها را زندانى نمود و نامه اى به یزید نوشت که با سرها و اسیران چه کند؟ یزید پاسخ داد که آنها را به شام روانه سازد و پس از آن بود که آنها را روانه شام ساخت.

همچنین از کتاب هاى معتبر نقل شده است که آنها را از راه اصلى و شهرها و آبادى ها عبور دادند که قریب به چهل منزل مى شود و حتّى اگر بگوییم آنها را از بیابان و مسیر غیراصلى عبور داده باشند، نزدیک به بیست روز طول مى کشید; چراکه میان کوفه و شام به خطّ مستقیم یکصد و هفتاد و پنج فرسخ است و در شام هم قریب به یک ماه توقّف کرده اند، همان گونه که سیّد بن طاووس در اقبال گفته است.

بنابراین، با ملاحظه مسائل فوق، بسیار بعید است که اهل بیت(علیهم السلام) در بیستم صفر و روز ورود جابر به کربلا، وارد کربلا شده باشند و خود سیّد در اقبال آن را بعید شمرده است; علاوه بر آنکه بزرگان حدیث و تاریخ و سیره به این مطلب اشاره اى نکرده اند، با آنکه شایسته ذکر بود. بلکه شیخ مفید و شیخ طوسى و کفعمى گفته اند، روز بیستم صفر آنها به مدینه آمده اند.

همچنین در کتاب مصباح الزائر از سید بن طاووس و بشارة المصطفى از عمادالدین ابوالقاسم آملى که هر دو از کتاب هاى معتبرند، ماجراى ورود جابر به کربلا آمده است، ولى هرگز نامى از ورود اهل بیت(علیهم السلام) در آن هنگام برده نشده است; با آنکه به حسب مقام شایسته ذکر بود».(1)

مرحوم حاجى نورى در کتاب «لؤلؤ و مرجان»(2) و «علامه شهید مرتضى مطهرى» در «حماسه حسینى» نیز آن را بعید، بلکه ناممکن دانسته اند.(3)

این نکته لازم به ذکر است که اگر بعد مسافت و توقف طولانى اهل بیت(علیهم السلام) در شام را بپذیریم (همانگونه که سید بن طاووس در اقبال گفته است)، هم ورود آنان در بیستم صفر به کربلا بعید است و هم به مدینه; و این سخن با قول شیخ مفید، شیخ طوسى و کفعمى که معتقدند بیستم صفر ورود خاندان حرم حسینى به مدینه بود نیز ناسازگار است.

ولى در هر حال، امکان ورود اهل بیت حسینى(علیه السلام) را در اربعین اول به کربلا نمى توان به کلّى انکار کرد، به چند دلیل:



1. منتهى الآمال، شرح حال زندگانى امام حسین(علیه السلام) (با تلخیص و تصرف).  2. لؤلؤ و مرجان، ص 181-192.3 . حماسه حسینى، ج 1، ص 30 .

 

1. تصریح مورّخانى قبل از سید بن طاووس

 

هرچند برخى از محققان گفته اند که این سخن نخستین بار توسط سید بن طاووس در قرن هفتم مطرح شد، ولى جستجوى تاریخى نشان مى دهد، پیش از آن بزرگوار و یا معاصر با وى دیگران نیز این مطلب را ابراز داشته اند، که در اینجا به برخى از آنان اشاره مى کنیم:

الف) ابوریحان بیرونى (متوفاى 440 ق) در الآثار الباقیه مى نویسد: «در بیستم ماه صفر بعد از خروج اهل بیت از شام، سرهاى مبارک شهدا به کربلا آورده شد و کنار بدن ها دفن گردید»(1) البته خواهد آمد که این سرها توسط امام سجاد(علیه السلام) به کربلا آورده شد.
ب) عماد الدین طبرى آملى (متوفاى اوایل قرن ششم) در کتاب بشارة المصطفى به آن تصریح کرده است; وى در این کتاب پس از نقل ماجراى زیارت جابر و عطیهآورده است: در این میان جمعیتى را دیدند از مسیر شام به کربلا نزدیک مى شود. جابر به عطیه گفت: برو ببین اینها چه کسانى هستند؟

عطیه رفت و برگشت و به جابر گفت: اى جابر، برخیز و از حرم رسول خدا(صلى الله علیه وآله)استقبال کن; چراکه حضرت زین العابدین(علیه السلام) به همراه عمه ها و خواهرانش مى آیند.

جابر برخاست و با سروپاى برهنه به استقبال آن کاروان شتافت; وقتى که به امام زین العابدین(علیه السلام) نزدیک شد، امام به او فرمود: «أَنَْتَ جابرٌ؟ تو جابرى؟» پاسخ داد: آرى، امام فرمود: «یا جابِرُ هیهُنا وَاللهِ قُتِلَتْ رِجالُنا، وَذُبِحَتْ أَطْفالُنا، وَسُبِیَتْ نِساؤُنا، وَحُرِّقَتْ خِیامُنا; اى جابر به خدا سوگند! اینجا مردان ما کشته شدند، اطفال ما سربریده شد، زنان ما اسیر گردیده و خیمه هاى ما سوزانده شد».(2)

ج) ابن نما (متوفاى اواخر قرن هفتم) در مثیر الاحزان ماجراى ورود اهل بیت(علیهم السلام)به کربلا و ملاقات با جابر را با صراحت نقل کرده است.(3)

بنابراین، مطابق نقل ها، ورود اهل بیت(علیهم السلام) در اربعین اوّل به کربلا بعید به نظر نمى رسد.



1. الآثار الباقیه، ص 331، (مطابق نقل مقتل الحسین مقرّم، ص 363). 2 . رجوع کنید به: اعیان الشیعه، ج 4، ص 47. (شرح حال جابر بن عبدالله انصارى).  3 . مثیر الاحزان، ص 107، جعفر بن محمد بن جعفر معروف به ابن نماى حلّى حدود سال 680 وفات یافت. (اعیان الشیعه، ج 4، ص 156) و با سید بن طاووس که وفاتش سال 664 است، معاصر بوده است.

 

2. الحاق سرهاى شهدا به بدن ها

 

همچنین برخى دیگر از صاحب نظران هر چند به این مطلب (ورود اهل بیت در اربعین به کربلا) تصریح نکرده اند، ولى لازمه سخنانشان مطلب فوق است. آنان که مى نویسند: امام سجاد(علیه السلام) سر مبارک امام حسین(علیه السلام) را به کربلا آورد و به بدن پدر بزرگوارش ملحق کرد. و یا مى نویسند: سر مبارکش به کربلا برگردانده شد، هرچند نام امام سجاد(علیه السلام) را ذکر نکرده اند. این سخن با ضمیمه این نکته که ورود آن حضرت به کربلا را، جز در اربعین حسینى ننوشته اند، والحاق سر نیز فقط توسط آن حضرت صورت گرفت، مى توان نتیجه گرفت که ورود آنان به کربلا و الحاق سرها در همان بیستم صفر بوده است; بخشى از این مطلب پیش از این در بحث دفن سرهاى شهدا ذکر شده که در این جا تکرار مى شود و به پاره اى دیگر از اقوال نیز اشاره مى کنیم:

 

الف) شیخ صدوق (متوفاى 381 ق) مى نویسد: «امام سجاد(علیه السلام) با اهل بیت(علیهم السلام) به همراه سرهاى مبارک شهیدان (از دمشق) خارج شدند و سرهاى مقدس را به کربلا باز گردانند و (به خاک سپردند)».(1)

ب) فتّال نیشابورى (متوفاى 508 ق) نیز مى نویسد: «خَرَجَ عَلیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ(علیه السلام)بِالنِّسْوَةِ، وَرَدَّ رَأْسَ الْحُسَیْنِ إلى کَرْبَلاءَ; امام على بن الحسین(علیه السلام) همراه با زنان، سر امام حسین(علیه السلام)را به کربلا بازگرداند».(2)

ج) ابن شهر آشوب (متوفاى 588 ق) نیز در مناقب، اعاده سر مطهر امام حسین(علیه السلام)را به بدنش ذکر کرده است.(3)

د) عالم بزرگ اهل سنّت سبط بن جوزى (متوفاى 654 ق) نیز مى نویسد: «أَلاَْشْهَرُ أَنَّهُ رُدَّ إلى کَرْبِلاءَ فَدُفِنَ مَعَ الْجَسَدِ; قول مشهورتر آن است که سر مبارک آن حضرت به کربلا آورده شد و در کنار پیکر مطهرش دفن گردید».(4)

هـ) علاّمه مجلسى نیز مى نویسد: «مشهور میان علماى امامیه آن است که سر مبارک آن حضرت کنار پیکر شریفش به خاک سپرده شد و این کار توسط امام على بن الحسین(علیه السلام) انجام گرفت».(5)

و) شبلنجى عالم بزرگ اهل سنت نیز مى نویسد: «امامیه معتقد است بعد از چهل روز از شهادت امام حسین(علیه السلام) سر مطهر آن حضرت به بدنش در کربلا ملحق شد».(6)


بنابراین، با توجّه به این نکته که سرهاى شهدا به کربلا بازگردانده شد و آن هم توسط امام سجّاد(علیه السلام)صورت گرفت و در کنار بدن هاى مطهّر به خاک سپرده شد و از سوى دیگر نقل نشده است که آن حضرت پس از ورود به مدینه، سرها را به کربلا آورده باشد و یا کاروان را به مدینه فرستاده و خود به تنهایى به کربلا آمده باشد; مى توان از آن استفاده کرد که امام سجّاد(علیه السلام) همراه خواهران و عمه ها و دیگر بازماندگان حادثه عاشورا به کربلا آمده است (همانگونکه شیخ صدوق و فتّال نیشابورى به آن تصریح کرده اند) و ضمن دفن سرهاى شهیدان، بار دیگر با شهداى کربلا تجدید خاطره نمودند; هرچند در پاره اى از این نقل ها نیامده است که آن روز، بیستم صفر و یا با روز ورود جابر بن عبدالله همراه بوده است، امّا در پاره اى دیگر از نقل ها به آن تصریح شده است (مانند سخن ابوریحان بیرونى) و آنها که انتقال سرها را به کربلا آورده اند، نیز تاریخ دیگرى ذکر نکرده اند; لذا با توجه به سخن کسانى که معتقدند ورود اهل بیت(علیهم السلام) به کربلا در بیستم صفر بوده، مى توان نتیجه گرفت که الحاق سرها توسط امام سجاد(علیه السلام) همراه دیگر اعضاى کاروان در همان روز اتفاق افتاده است.

 

نکته قابل توجه دیگر آن که در روایات متعددى آمده است که آسمان و زمین چهل روز پس از شهادت امام حسین(علیه السلام) بر آن حضرت گریستند;(7) ممکن است این غم و اندوه آسمان و زمین که از روز شهادت سالار شهیدان اتفاق افتاد، تا روزى که سرها به بدن ها ملحق شد، ادامه داشت و پس از چهل روز که این کار انجام شد، کائنات قرار و آرام یافتند!



1 . امالى صدوق، مجلس 31، ص 168، ح 4، (خَرَجَ عَلیُّ بْنُ الْحُسَیْنِ(علیه السلام) بِالنِّسْوَةِ وَرَدَّ رَأْسَ الْحُسَیْنِ إِلى کَرْبَلاءَ).  2. روضة الواعظین، ص 192 .  3. مناقب ابن شهر آشوب، ج 4، ص 85 . 4. تذکرة الخواص، ص 150.  5. بحارالانوار، ج 45، ص 145.  6. نورالابصار، ج 2، ص 44 . 7. رجوع کنید به: بحارالانوار، ج 45، ص 206، ح 13; ص 210، ح 18; ح 22 و ح 23.

 

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد